- فارسی
- العربية
- English
حضرت علامه مصباح یزدی (ره) در بخش پنجم از سخنرانیشان با عنوان «نقش علم دینی در علوم انسانی» در هماندیشی وحدت حوزه و دانشگاه به دو موضوع «پیشینه جدایی علم و دین در غرب» و «پیش نیاز تحول و بومی سازی علوم انسانی» میپردازند.
موضوع رویداد: علم دینی و علوم انسانی
مکان برگزاری: قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ساختمان شماره یک، سالن همایش، هشتمین هماندیشی وحدت حوزه و دانشگاه
تاریخ برگزاری: 29 آذرماه 1389 ش.
پیشینه جدایی علم و دین در غرب
پس از رنسانس، تحول جهانی در آموزشوپرورش و تحقیقات علمی پدید آمد و فرضیهها و نظریاتی که قرنها معتبر بود و مورداستفاده قرار میگرفت، باطل شد و اعتبار خود را از دست داد و نظریههای جدیدی جایگزین آنها گردید. گرچه تحولات علمی و تجربی در کشورهای اسلامی رخ داد، اما تحول جهانی در این زمینه از اروپا سر برآورد و در سایه این تحول و بهموازات ابطال نظریههای سابق که در مدارس وابسته به کلیسا ترویج میشد، تورات و انجیل که بهعنوان منابع آن نظریات شناخته میشدند نیز رفتهرفته اعتبار خود را از دست دادند. کشفیات گالیله، کپرنیک و کپلر و سایر دانشمندان و پیشرفتهایی که در علوم تجربی حاصل آمد، زمینه تقابل و تعارض علم دینی را با علوم جدید که شالوده آن بر تجربه نهاده شده بود به وجود آورد. با توجه به این تعارض و نفی آنچه در تورات و انجیل آمده بهوسیله علوم تجربی، مدتها اضطراب و تشویش فکری در محافل علمی به وجود آمد که خود از عوامل رواج شکگرایی و سفسطه گشت. با توجه به اینکه مشاهده میشد عقل و تجربه برخلاف آنچه در منابع دینی آمده حکم میکنند، افراد در حقانیت منابع دینی شک میکردند و رفتهرفته شکگرایی در حوزه معارف دین و آموزههای کلیسا گسترش یافت.
پیشنیاز تحول و بومیسازی علوم انسانی
ما که در محیط اسلامی زندگی میکنیم و به برکت انقلاب اسلامی و به برکت خون شهدا و رهبریهای امام رضواناللهتعالیعلیه این فرصت برای ما فراهم شده که با آرامش و با احساس مسئولیت به تحقیق و بررسی در باب نقش علم دینی در علوم انسانی بپردازیم و در باب علوم تجربی و انسانی به آنچه از محافل غربی به محافل دانشگاهی ما سرایت کرده و محافل دانشگاهی ما را نیز متأثر از امواج تحولات جوامع غربی قرار داده اکتفا نکنیم. در درجه اول باید تحول فکری و علمی جامعه خود را بر اساس محکمی بنا نهیم. باید در راستای بومیسازی علوم انسانی آموزههای آنها را با اتقان و استحکام استخراج کنیم و اگر در برابر دانش غربی و نیز در برابر آنچه از فرهنگ خودی ارائه میشود مقلدانه عمل کنیم دستاورد ما متزلزل خواهد بود و استحکام نخواهد داشت و ممکن است کسانی به دلیل وجود گرایش دینی در جامعه و برای اینکه متهم به ضدیت با اسلام و انقلاب و جریان حاکم بر جامعه اسلامی نشوند در ظاهر آنها را بپذیرند، اما از ته دل آنها را نپذیرند. وقتی همگان آموزههای ارائهشده در حوزه علوم انسانی و الهی را میپذیرند که بر شالودهای محکم و استوار پایهریزی شده باشد و با منطق قوی و برهان عقلی قابلاثبات باشد.
پیشنیاز تحول بنیادین بر اساس مبانی فکری مستحکم اسلامی تحقیق و بررسی در زمینه معرفتشناسی و تسهیل راه دستیابی به معرفت یقینی غیرقابل تشکیک است و در این صورت ما دستاوردهای علمی در زمینه معرفتشناسی را پایه بنای علوم و معارف خود قرار خواهیم داد. خوشبختانه در طی چند دهه پس از انقلاب در زمینه معرفتشناسی تحولات قابلتحسین و قابلتوجهی در حوزههای علمیه به وجود آمده که در طول قرنهای گذشته کمتر این تحولات به وجود میآمد. پیشگامان این تحولات در حوزه معرفتشناسی در نیمقرن اخیر شخصیتهای بزرگ و فرهیختهای چون مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم علامه شهید مطهری رضواناللهعلیهما هستند و ما ریزهخوار خوان علم و تحقیقات آنها هستیم و از تجربیات آن بزرگواران استفاده میکنیم. به مدد دستاوردهای علمی آن بزرگواران در زمینه معرفتشناسی و تلاشهایی که در دهههای اخیر انجام گرفته، ما امروزه مبانی محکم معرفتشناختی در زمینه علوم نظری و نیز در زمینه علوم عملی داریم. البته در حوزه علوم عملی هنوز به نتیجه مطلوب نرسیدهایم و باید تلاش بیشتری انجام گیرد. هنوز مبانی محکم معرفتشناسی در این حوزه همگانی نگشته و همگان از آن مبانی برخوردار نشدهاند و درنتیجه هنوز نمیتوان به همه شبهات پاسخ گفت. ما باید به مرحلهای برسیم که این توهم و شبهه که علوم عملی به امور اعتباری و قراردادی بازگشت دارد و مبنای حقیقی و عینی ندارد کاملاً مرتفع شود.
ادامه دارد ...